چهار مسئله اصلی رژیم صهیونیستی درباره نزدیکی روابط چین و عربستان
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۴۰۲۳۲
رسانههای رژیم صهیونیستی با آبوتاب فراوان اقدام به پوشش سفر هفته گذشته شی جین پینگ رئیسجمهور چین به عربستان کردند و به بررسی هزینهها و فرصتهای نزدیکی هرچه بیشتر پکن و ریاض بر امنیت این رژیم کردند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، سفر رئیس جمهور چین به عربستان و توافق دو طرف بر سر یک برنامه عملیاتی مشترک 4ساله برای تقویت استراتژیک مشارکت خود، مورد توجه رسانههای منطقهای و بینالمللی قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسانههای رژیم صهیونیستی نیز به این سفر در قالب اخبار و تحلیلهای متعدد توجه نشان دادند. این رسانهها تلاش کردند سفر مذکور را در قالب دوگانه ایران و عربستان و بهضرر جمهوری اسلامی ایران بهتصویر بکشند، در همین راستا این رسانهها با اشاره به اینکه بهدلیل شرایط نامساعد داخلی، منطقهای و فرامنطقهای ایران و با وجود قرارداد استراتژیک 25ساله میان ایران و چین، اما چینیها تاکنون نتایج و منافع دلچسبی از این روابط دوجانبه با ایران نصیبشان نشده است، از همین رو گسترش روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و بهویژه عربستان را جایگزین روابط خود با ایران میکنند، اما آیا واقعاً این گونه است؟
بهنظر میرسد چین همانند روسیه تلاش میکند به قدرتهای خاورمیانه نگاهی برابر از زاویه منافع ملی خود داشته باشد، در این چارچوب ایران، عربستان، ترکیه و تا حدی رژیم صهیونیستی، در شرایط یکسانی برای چین قرار گرفتهاند و این دولت متناسب با شرایط و نیازمندیهای آنها به گسترش روابط میپردازد.
روسیه نیز با در پیش گرفتن چنین سیاستی با کشورهای منطقه روابطی نسبتاً برابر ایجاد نموده است، بهعبارت دیگر چین و روسیه بهخلاف آمریکا ارتباط با یکی از این کشورها را بهنفع دیگری، در اولویت قرار نمیدهند.
حال رژیم صهیونیستی چه هزینههایی را در گسترش روابط میان چین و عربستان برای خود متصور میشود؟
اولین مسئله و مشکل در این رابطه به نوع نگاه رژیم صهیونیستی به تقویت روابط یک کشور اسلامی مانند عربستان با دیگر کشورها برمیگردد، در این رابطه باید گفت که اسرائیلیها از هر نوع تقویت یک کشور اسلامی بهلحاظ اقتصادی ناخرسند و ناخشنود هستند و همواره مانع از رشد و پیشرفت کشورهای اسلامی با ابزارهای گوناگون میشوند و متقابلاً از هرگونه ایجاد و گسترش بحران، نزاع و درگیری در کشورهای اسلامی همانند عراق، سوریه، یمن، لبنان و ایران استقبال میکنند، چرا که در این صورت ظرفیتها و توانمندیهای گوناگون یک یا چند کشور اسلامی از مقابله با مسئله اصلی در جهان اسلام یعنی رژیم صهیونیستی فارغ خواهد شد و این رژیم با موانع کمتری در پیشبرد سیاستهای توسعهطلبانه در فلسطین مواجه خواهد بود.
پس از نظر صهیونیستها عربستان نیز بهعنوان یک کشور اسلامی از یک سو مناسب است که در بحران یمن مشغول باشد و از سوی دیگر از هرگونه توسعه اقتصادی، علمی و تکنولوژیک محروم باشد.
مسئله دوم به افزایش نفوذ منطقهای چین و لاجرم کاهش حضور و نفوذ منطقهای آمریکا بهعنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی برمیگردد. اسراییلیها هیچ تمایلی به افزایش و گسترش جایگاه قدرتهای بزرگ هم مانند چین، روسیه و اتحادیه اروپا را در منطقه غرب آسیا ندارند، چرا که هرگونه افزایش حضور و نفوذ آنها بهمعنای کاهش اثرگذاری آمریکا در تحولات منطقهای محسوب میشود، در آن صورت اسرائیلیها با واسطه، از قدرت کمتری برای پیشبرد سیاستهای ضدفلسطینی در منطقه برخوردار خواهند شد، کما اینکه آنها از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ناراضی بوده بهشدت با خروج نیروهای آمریکایی از سوریه در دوره ترامپ مخالفت کردند.
طبیعی است حضور نیروهای روسی در سوریه یکی از موانع گسترش حملات رژیم علیه زیرساختهای سوریه محسوب میشود و همچنین موجب دست بسته ماندن این رژیم در تحولات اوکراین شده است، پس اگر مدل سوریه یعنی حضور نیروهای روسیه یا چین یا حتی اتحادیه اروپا در کشورهای دیگر منطقه تکرار شود در آن صورت مشکلات و موانع فراروی رژیم صهیونیستی افزایش خواهد یافت.
مسئله سوم به کاهش تدریجی وابستگی عربستان به آمریکا برمیگردد؛ چرا که در این صورت دولت آمریکا قادر نخواهد بود همانند دوره ترامپ که بر کشورهای امارات و بحرین فشار وارد نموده و آنها را مجبور به امضای توافق سازش با رژیم صهیونیستی در قالب توافق آبراهام نموده است، عربستان را نیز در این مسیر حرکت دهد.
در حقیقت هرگونه تقویت سیاست «نگاه به شرق» عربستان، بهمعنای تأثیر منفی بر توافق آبراهام خواهد بود.
تلاش عربستان برای کاهش 2 میلیون بشکه نفت اوپک با انتقاداتی از سوی دولت آمریکا مواجه شد و سفر اخیر رئیسجمهور چین به عربستان نیز در همین راستا تحلیل و ارزیابی شد، پس ادامه چنین روندی بهمعنای فاصلهگرفتن عربستان از آمریکا و سست شدن ائتلاف عربی ـ عبری کنار واشنگتن خواهد بود.
مسئله چهارم به تفاوت نگاه میان چین و آمریکا به شرایط منطقه برمیگردد زیرا چین برای گسترش روابط اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری در حوزههای انرژی، زیرساختی و پروژههای حملونقلی، نیازمند وجود شرایطی بهدور از بحران و تنش در منطقه غرب آسیا میباشد، اما آمریکاییها برای مدیریت این منطقه نیازمند شرایطی تنشآمیز و بحرانزده هستند، چراکه در آن صورت تقاضاها برای مجتمعهای صنایع نظامی و تسلیحاتی آمریکا افزایش مییابد و ایران نیز بخش زیادی از هزینههای خود را باید صرف مدیریت آشوبهای تصنعی در منطقه بکند.
با وجود تحلیل فوق، اما نتانیاهو بهعنوان نخستوزیر جدید رژیم صهیونیستی اعلام نموده است که بهدنبال ایجاد روابط سیاسی با عربستان است. هرچند روابط این رژیم با بحرین و امارات در دوره قبلیِ نخستوزیری نتانیاهو صورت پذیرفت اما بهنظر میرسد خُلف وعده دولت آمریکا در قبال امارات و بحرین مورد توجه دولت عربستان خواهد بود و طبیعتاً بهزودی شاهد توافقی جدید در منطقه بین رژیم صهیونیستی و عربستان نخواهیم بود.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: عربستان سعودی شجره خبیثه ملعونه آل سعود رئیس جمهور چین روابط چین و عربستان رژیم صهیونیستی گسترش روابط کشور اسلامی منطقه ای رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۴۰۲۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالش های عربستان و آمریکا برای انعقاد پیمان امنیتی
هرچند رسانه ها مدعی هستند که آمریکا و عربستان بزودی پیمان امنیتی منعقد می کنند ولی بررسی دقیق تر نشان می دهد که انعقاد چنین پیمانی با توجه به دیدگاه های متفاوت دو کشور در این خصوص دارای پیچیدگی است و فعلا نشانه ای از حل اختلاف در این خصوص وجود ندارد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، آمریکا برای متقاعد کردن عربستان جهت پیوستن به روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی وعده داده که پیمان امنیتی با ریاض منعقد می کند و این پیمان امنیتی توسط رسانه های غربی به عنوان تحولی مهم در روابط واشنگتن و ریاض معرفی شده است.
بحث درباره انعقاد پیمان امنیتی از مدت ها قبل مطرح بود و به دلایل سیاسی و حقوقی در نهایی شدن آن مشکلاتی وجود داشت؛ چراکه دو کشور درباره این پیمان دیدگاه های متفاوتی دارند. از منظر آمریکا امضای پیمان امنیتی با عربستان منوط به عادی سازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی است. این در حالی است که به نظر می رسد ریاض با این پیش شرط کنار نیامده و در شرایط کنونی امکان عادی سازی روابط با تل آویو دشوارتر از همیشه برآورد می شود.
عربستان به طور سنتی سیاست دو دولتی مبتنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای 1967 که با عنوان ابتکار عربی در سال 2002 نامیده شد را دنبال می کند. این درحالی است که رژیم صهیونیستی اساسا این راهکار را قبول ندارد و با غصب زمین فلسطینیان در قدس و شهرک سازی در کرانه باختری، امکان اجرای این طرح را ناممکن کرده است.
در حال حاضر هم حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به غزه و کشتار 35 هزار فلسطینی، بیشتر از هر زمانی عادی سازی روابط با رژیم را برای عربستان که داعیه دار رهبری جهان عرب و اسلام در منطقه است را دشوار کرده است.
دست کشیدن از سیاست سنتی که اساس راهبرد سیاست خارجی سعودی در شامات می باشد، علاوه بر جنبه دیپلماسی عمومی، در جنبه سیاسی هم تبعاتی برای ریاض خواهد داشت. از همین رو عربستان تلاش دارد تا این پیمان امنیتی را از پرونده عادی سازی منفک نماید، ولی «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی آمریکا با صراحت اعلام کرد که توافق عادی سازی روابط با تل آویو پیش شرط انعقاد پیمان امنیتی میان آمریکا و عربستان خواهد بود.
علاوه بر ملاحظات مربوط به منازعه فلسطین، بنظر می رسد ریاض و واشنگتن هنوز درباره اصل پیمان هم دارای اختلاف جدی هستند، چرا که تعریف دو کشور از این پیمان در اظهارات شان متفاوت است.
عربستان تاکید دارد که پیمان امنیتی دربردارنده ضمانت آمریکا درخصوص تعهد به تامین امنیت عربستان و مقابله با هرگونه حمله به این کشور باشد و علاوه بر این واشنگتن محدودیتی در تامین تسلیحات مدرن برای ارتش سعودی قائل نباشد. این درحالی است که آمریکا بیشتر توافقی مبتنی بر همکاری های امنیتی و نظامی در سطح بالا بدون هرگونه تضمین به دخالت نظامی در صورت حمله به عربستان را مدنظر دارد.
به عبارت دیگر عربستان انتظار دارد که آمریکا پیمان امنیتی همطراز پیمان امنیتی اش با استرالیا منعقد نماید، ولی کاخ سفید بیشتر به مدل همکاری که مبتنی بر آموزش و صادرات تسلیحات و روابط حرفه ای بدون تعهد دفاعی تاکید دارد که هم اکنون شبیه آن را در منطقه غرب آسیا با مصر و بحرین منعقد کرده است.
البته حتی اگر عربستان هم به انعقاد این توافق قناعت نماید، مسئله کنگره می تواند دردسرساز باشد و در صورتی که توافق مذکور تائید کنگره را نداشته باشد، پیش بینی می شود با تغییر رئیس جمهور آمریکا، سرنوشت این توافق امنیتی میان ریاض و واشنگتن همانند توافق هسته ای با ایران در 2015 شکننده باشد. این درحالی است که با توجه به شرایط داخلی آمریکا ممکن است جناح رقیب دولت در مسیر این توافق کارشکنی نماید.
انتهای پیام/